دسیدسی، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 2 روز سن داره

دخمل گلمون

خاطر به دنیا اومدنت

عشق مامان یه مدت بودی که نتونستم بیام اینجا ااما میخوام امروز از خاطرات زایمانم بگم بهت   تاز تو هفته 38 بودم که بی صبرانه منتظر اومدنت بودم و خیلی میخواستم طبیعی به دنیا مییومدی بخاطر همیتن از خیلی وقت پیش خودمم اماده کرده بودم برای زایمانت....تو هفته 38 که رفته بودم دکتر مشخص شد که تو جیگر سیاهم مشکل به وجود اومده و نمیتونم تو رو طبیعی زایمان کنم یه ترس عجیبی افتاده بود به دلم ناخوداگاه گریم گرفت اخه هیچی از سزارین نمیدونستم ویه جورایی میترسیدم خخخخخخخخخخخخ الان میگی چه مامان ترسویی اما واقعا خیلی سخت بود چون خودممو از همه لحاظ برای طبیعی اماده کرده بودم اما قسمت نشد خلاصه دکترنت گفت ب...
21 اسفند 1392

نیش زدن اولین دندون

  از 4 ماهگی دکترا میگفتن که داری دندون در میاری اما خبری نبود تا اینکه امروز که 7 ماهو 29 روزته یکی از دندونهای پایینی سمت چپت نیش زده ویه خورده سرش در اومده راستی چند روز بعدش اون یکی دندونتم هم در اومد هوراااااااااااااا ...
18 اسفند 1392

اولین سرماخوردگیت تو 8 ماهو 10 روزگیت

     اینم یه عکس از روزهای سرماخوردگیت الته اخرین روز سرماخوردگیت   صبح زود  که پاشودم  برات صبحونه ااماده کردنم هر کاری کردم لب به غذات نزدی یه جورایی بی حال بودی منم فکر میکردم خوابت میاد اهمیت ندادم گفتی زودی خوب میشی اما  بعد 1 ساعت دیدم کم کم شروع کردی به گریه هرکاری میکردم ساکت نمیشدوی  اصلا اونقدر بی حال بودی که نای خوردن غذا و شیرومو هم نداشتی خیلی نگرانت شده بودم  دیدم هرکاری میکنم ساکت نمیشی رودی زنگ زدم به بابایی وقتی گریه هات وناله هاتو از پشت تلفن شنید بدجوری نگرانت شد و خودشو روسوند خونه  از دکتر خودم ادرس یه دکتر ایرانی رو پیدا کردم با کمک بابا...
17 اسفند 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دخمل گلمون می باشد